۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۱, چهارشنبه

واژه های پارسی بجای واژ ه های بیگانه....

برای پیروزی بر دژخیمان باید عزم را جزم کرد واگر نه ، بازنده ایم *
***
عزم . [ ع َ ] : آهنگ *
عزم کردن : آهنگیدن ، کمربستن *
*
جزم . [ ج َ ] : استواری *
جزم کردن : استوار کردن ، راست کردن *
***
عزم جزم کردن : با استواری دل بر کاری نهادن ، با استواری آهنگ کاری راداشتن * با استواری کمربستن ، با استواری برآن بودن ،با استواری سرآن داشتن ، با استواری دل بکاری بستن * 

تن آدمیزاد، توان تحمل ۴۵ واحد درد را داراست ، بااینهمه مادران در هنگام زایمان تا اندازه ی ۵۷ واحد درد را تحمل می کنند !
این بدان میماند ، که بیست استخوان از تن ما همزمان شکسته شوند !
مادر را دوست بداریم *
***
تحمل : تاب آوری *
تحمل کردن : برتابیدن ، تاب آوردن ، برتافتن *
واحد :یک . یکا . یگان .یگانه ، یکتا ، نخستین شماره . واحد در اینجا = یک بخش / یک بهر / یک تکه / یک دانه از ۵۷ بخش *
***

تا زمانیکه بهترین شناگر در دریا غرق نشود ، کسی درنمی یابد که او بهترین شناگر استخر است ! (نه دریا یا که اقیانوس !)*
***

غرق . [ غ َ ] (ع مص ) برگرفته از غَرَق : در آب فرورفتن ، آب از سر گذشتن ، فروروی در آب ، خفگی در آب (در اینجا ) *
*
اقیانوس : ژرف دریا ، ابردریا * Ocean *
*
در آن ژرف دریا شگفتی بماند
که یونانیش اوقیانوس خواند.
(نظامی)
***

استفاده کردن" عربی است، و جا افتاده و سخت جان هم هست. ولی با کوشش ، میتوان بجای ان، "بکار بردن" را یا " سود جستن" را بکار برد:
تلفونتو استفاده اگه نمیکنی بدش من = تلفونتو بکار اگه نمی بری بدش من !
نه ازش استفاده نمیکنم = نه بکارش نمی برم 



روش های شناسایی واژگان تازی بخش ٢:
روش دوم از روی اهنگ (وزن) واژه هاست. آهنگ های زیر نزدیك ١۰۰% تازی اند:
١- استفعال / استفالة --> مانند: استبداد / استراحت، استفادة
٢- مستفعل / مستفال، مستفیل --> مانند: مستمسك/ مستشار، مستقیم
دنباله دارد ...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر